شهری که در آن زندگی می کنم آزارم می دهد، تمام دنیا آزارم می دهد چون هر صبح موجوداتی به سراغم می آیند که برای من غریبه نیستند. آهسته از دالان های روحم می گذرند و حضورشان باعث می شود اتفاقات دردناک زندگیم مثل یک تصویر یا فیلم مستند از جلوی چشمانم بگذرند و به یادم می آورند که چطور دیوانه وار عاشق بودم و چگونه آنهایی را که دوستشان داشتم از دست دادم.
پیوست:
این چند وقتم بگذره
دیگه تنها میشم
دوست ندارم کسی رو ببینم
فقط تو حال خودم باشم
برچسب : نویسنده : fshaer205 بازدید : 147